خوشبختی های یک مرد
به نام خدا
این شعر را یک مرد گفته است . درباره ی قدرت ما زن ها . درباره ی قدرت همسران بهشتی !
چگونه در خیابانهای تهران زنده میمانم؟
مرا در خانه قلبی هست...با آن زنده میمانم
مرا در گوشه این شهر آرام و قراری هست
که تا شب اینچنین ایلان و ویلان زنده میمانم
هوای دیگری دارم... نفسهای من اینجا نیست
اگر با دود و دم در این خیابان زنده میمانم
شرابی خانگی دائم رگم را گرم میدارد
که با سکرش زمستان تا زمستان زنده میمانم
بدون عشق بی دینم، بدون عشق میمیرم
بدین سان زندگی کردم، بدین سان زنده میمانم
محمدمهدی سیار
+ نوشته شده در شنبه بیست و هفتم خرداد ۱۳۹۱ ساعت 21:44 توسط فرشته
|